در انتظار نی نی

حال من

1393/2/9 14:29
نویسنده : مامان
735 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دوستای گلم خیلی ممنون از همدردیهاتون خیلی خیلی ببخشید پیامهاتونو بدون جواب تایید کردم از نظر روحی خیلی خراب بودم آخه من بچه آخر بودم و به پدر و مادرم خیلی وابسته بودم  پدرمو که 6سال پیش به خاطر تصادف از دست دادم بعدش به مادرم بیشتر وابسته شدم با اینکه ازش دور بودم ولی بیشتر وقتها میرفتم بهش سر میزدم تمام دلخوشیم ساعتی بود که باهاش تلفنی تماس میگرفتم یا روزهایی بود که پیشش بودم اما افسوس که پر کشید ومن دیگر بی کس شدم کسی نیست که وقتی بی حالم باهاش صحبت کنم خیلی دوسش داشتم امسال آخرین سال تحویلی بود که کنارم بود نمیتونم این غمو فراموش کنم ولی به هر حال باید کم کم به زندگی برگردم ولی مطمئنم دیگه به شادابی قبل نیستم چون هیچ طوری نمیتونم برای خودم این موضوع رو حل کنم خیلی تنها شدم فکر این همه بی کسی داغونم میکنه از صبح تا شب که شوهرم سر کاره منم فقط یه گوشه دراز میکشم وبه خاطرات مامانم فکر میکنم  شوهرم خیلی دوست داره زودتر بچه دار بشیم شاید روحیه من خوب بشه ولی از اون خبری نیست  

بچه برام دعا کنید صبور باشم برام دعا کنید زودتر بچه دار بشم  انشاالله به زودی میام مینویسم جریانات دکتر و آزمایشهایی رو که دادیم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

مامان
9 اردیبهشت 93 14:39
دوست عزیزم خیلی سخته ولی خوب باید زندگی کرد بالاخره یه روز همه ما میریم دوباره پیش هم .برای مامانت نماز بخون .قرآن بخون صلوات بفرست تا آروم بشوی عزیزم . ان شاالله نی نی گلتم زود بیاد پیش مامانش
مامان
پاسخ
ممنون عزیزم انشاا... خودتم زودتر مامان بشی
مامان نی نی
9 اردیبهشت 93 15:01
سلام عزیزم میدونم خیلی سخته ولی اینجوری هم خودتو داغون میکنی هم روح مامانتو وقتی میبینه جیگر گوشش اینقدر ناراحته پس به خاطر خود مامان نازنینتم که شده اروم باشه و قران زیاد بخون و به چیزای خوبی که تو دنیا و زندگیت وجود داره فکر کن منم برات دعا میکنم عزیزم ایشاله زود زودم فرشتت میاد پیشت
مامان
پاسخ
سلام عزیزم مرسی که به یادمی توی اون همه ناراحتی به خدا وقتی خبر بارداریتو شنیدم خیلی خوشحال شدم مبارکه انشاا...9ماه بارداریتو به سلامتی بگذرونی ویه نی نی سالم و صالح با طول عمر خدا بندازه تو بغلت
فرزند صالح
9 اردیبهشت 93 18:39
عزیزم خیلی سخته اما ایشالا خدا بهت صبر میده. الهی که خودت زودتر مامان یه کوچولو بشی و از تنهایی در بیای.
مامان
پاسخ
ممنونم عزیزم
ღمــــامــــان یــهــ پســـر✿ــــرک شیــطو نـــღ
9 اردیبهشت 93 18:51
سلام عزیز دلم خیلی خوشحال شدم از اینکه برام کامنت گذاشتی و پستی از خودت نوشتی خدا ایشالله همسرتو برات نگه داره قربونتشم ناراحت نباش براش نماز بخونوخیرات بده ایشالله مامان میشی و خدا بهت یه دختر میده اون میشه همدم تنهاییات
مامان
پاسخ
مرسی دوست خوبم
ناديا
9 اردیبهشت 93 20:08
من بهت حق ميدم نميخوام الکي بهت بگم اروم باش چون غم سنگينيه بايد کم کم خود زمان ارومت کنه فقط ميتونم بگم مرگ حق و خاک سرد اميدوارم خاطرات مامان گلتو يه همدم از جنس ني ني برات زنده کنه تا هيچ وقت تنها نباشي عزيزم برات دعا ميکنم و از خدا صبر واست
مامان
پاسخ
انشاا... خودتم هر چه زودتر صاحب نی نی بشی
الهام
10 اردیبهشت 93 14:42
سلام نیلوفر عزیزم فدای دلت بشم که گرفته عزیزم بی مادری خیلی سخته من کامل درکت میکنم من با اینکه 3 سال از مرگ مادرم گذشته هنوزم نتونستم این مسیله رو برای خودم حل کنم ولی چی کار میشه کرد زندگیه دیگه میدونم خیلییییییییییییییییییی سخته ولی باید به خودت روحیه بدی و قوی باشی و تا آخرین لحظه امیدتو از دست ندی انشاالله به زودی خودت مامان میشی من مطمینم سعی کن صبور باشی با اینکه خیلی سخته ولی این روزها هم میگذره به خدا توکل کن و مطمین باش خدا دیگه تنهات نمیذاره روح ماور عزیزت شاد باش و دعاگوی شما باشه
مامان
پاسخ
مرسی سنگ صبورم دوست خوبم ممنون
عطی
11 اردیبهشت 93 12:16
سلام عزیزم خیلی متاسف شدم و ناراحت تسلیت میگم بهت گلم خدا بهت صبر بده شرمنده نمیدونم چی باید بگم تا آروم شی اخه خیلی شوکه شدم فقط میتونم بگم خدا رحمتشون کنه و به شما صبر بده انشالله نی نی نازی میاد و دلتو شاد میکنه عزیزم مراقب خودت باش
مامان
پاسخ
مرسی عزیزم
معصومه
11 اردیبهشت 93 15:36
عزیزم انشالله خدا بهت زودی یه نی نی بده که غم هات فراموشت بشه خداوند مادرت رو بیامرزه
مامان
پاسخ
ممنونم عزیزم
مامان
13 اردیبهشت 93 9:23
گلم بهتری ؟
مامان
پاسخ
ممنون از لطفت عزیزم
مينا
10 خرداد 93 18:58
عزيزم انشالله خدا مادر عزيز تون را رحمت كنه و به شما هم صبر بده و انشالله از اين به بعد روزهاي توأم با خوشي و سرور در انتظارتون باشه و به آرزو هاي زيباتون برسيد.
مامان
پاسخ
ممنونم عزیز دل همچنین برای شما دوست عزیزم
شبنم
13 خرداد 93 7:56
سلام خداوندروح مادرتوشادکنه منم بچه آخرم وسه بچه هستیم پدرم 12سال پیش فوت کرد ومن همه کسم مامانمه خداروشکرسایه ش روسرمونه اما اصلاشادنیست آخه خواهرم تصادف کرده وسه ساله زمین گیر شده ومامانم ازش پرستاری میکنه واقعادرزندگی بهترین نعمت آدم مادره حالاهمیشه به من میگه تازنده هستم بچه دارشو چه کنم که خدانمخوادتامادرموشاد کنم ایشالا خودت مادرمیشی ببخشیزیادنوشتم خواستم ببدونی خیلیهابی کسن ازجمله من که مادرم شهرستانه ومن حتی یک نفرواینجاندارم
مامان
پاسخ
سلام عزیزم ممنون از همدردیت عزیزم قدر مادرتو بدون خیلی بهش سر بزن خیلی در نگهداری خواهرت کمکش کن سعی کن با کاراش شادش کنی نعمت خیلی بزرگی داری خواهش میکنم قدرشو بدون